کرامت انسانى زن، در سايه عفاف او تامين ميشود. حجاب نيز يکى از احکام دينى است که براى حفظ و پاکدامنى زن و نيز حفظ جامعه از آلودگيهاى اخلاقي تشريع شده است. نهضت عاشورا براى احياى ارزشهاى ديني بود. در سايه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نيز جايگاه خود را يافت و امام حسين عليهالسلام و زينب کبرى و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خويش، يادآور اين گوهر ناب گشتند. براى زنان، زينب کبرى و خاندان امام حسين عليهالسلام الگوى حجاب و عفاف است. اينان در عين مشارکت در حماسه عظيم و اداى رسالت حساس و خطير اجتماعي، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
حسين بن على عليهماالسلام به خواهران خويش و به دخترش، فاطمه، توصيه فرمود که اگر من کشته شوم، گريبان چاک نزنيد، صورت مخراشيد و سخنان ناروا و نکوهيده مگوييد. (1) اينگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، به خصوص که چشم دشمن ناظر صحنهها و رفتار آنان بود.
در آخرين لحظات، وقتى آن حضرت صداى گريه بلند دخترانش را شنيد برادرش عباس و پسرش على اکبر را فرستاد که آنان را به صبورى و مراعات آرامش دعوت کنند. (2)
رفتار توام با عفاف و رعايت حجاب همسران و دختران شهداى کربلا و حضرت زينب، نمونه عملى متانت بانوى اسلام بود. امام سجاد عليهالسلام نيز تا ميتوانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زياد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنى را همراه اين زنان بفرست، اگر اهل تقوايي! (3)يا زينب
به نقل شيخ مفيد: پس از کشته شدن امام حسين عليهالسلام وقتى گذر عمر سعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فرياد زدند و گريستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان باز گردانند، تا به وسيله آنان خود را بپوشانند. (4)
به نقل سيد بن طاووس، شب عاشورا امام حسين عليهالسلام در گفت و گو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خويشتندارى توصيه کرد. (5) روز عاشورا وقتى زينب کبري، بيطاقت شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت اين گروه را نسبت به ما دراز مکن. (6)
در حادثه حمله دشمن به خيمهها و غارت آنچه آنجا بود، زنى از بنى بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: اى آل بکر بن وائل! آيا دختران پيامبر را غارت ميکنند و جامههايشان را ميبرند و شما مينگريد؟ (7)
دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حريم عفاف و حجاب اهلبيت پيامبر تا آنجا که ميشود، حفظ و رعايت شوم. ام کلثوم به مامور بردن اسيران گفت:
وقتى ما را وارد شهر دمشق ميکنيد از دري وارد کنيد که تماشاچى کمترى داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهاى شهدا را از ميان کجاوههاى اهلبيت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در اين حال تماشا کردند، خوار شديم.! (8)
از اعتراضهاى شديد حضرت زينب عليهاالسلام به يزيد، اين بود که: اى يزيد! آيا از عدالت است که کنيزان خود را در حرمسرا پوشيده نگاه داشتهاى و دختران پيامبر را به صورت اسير شهر به شهر ميگرداني، حجاب آنها را هتک کرده، چهرههايشان را در معرض ديد همگان قرار دادهاى که دور و نزديک به صورت آنان نگاه ميکنند؟! (9)
هدف از نقل اين نمونهها نشان دادن اين نکته است که هم خاندان امام حسين عليهالسلام، نسبت به حجاب و عفاف خويش مواظبت داشتند، و هم از رفتار دشمن در اين که حريم حرمت عترت پيامبر را نگاه داشته و آنان را در معرض تماشاى مردم قرار داده بودند، به شدت انتقاد ميکردند.
با آن که زيردست دشمن بودند و داغدار و مصيبتزده از منزلي به منزلى و از شهرى به شهرى و از دربارى به درباري آنان را ميبردند، با نهايت دقت، نسبت به حفظ شان و مرتبه يک زن پاکدامن و متعهد مراقبت داشتند و در همان حال نيز سخنرانيهاي افشارگرانه و انجام رسالت و تبيين و دفاع از اهداف شهدا باز نميماندند. حرکت اجتماعى سياسي، در عين مراعات حجاب و عفاف. و اين درسى براى بانوان در همه دورانها و همه شرايط است.
_____________________________________
منابع:
1- موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 406.2- وقعة الطف، ص 206.
3- تاريخ طبري، ج 4، ص 350.
4- ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 113.
5- الملهوف على قتلى الطفوف، ص 142.
6- الملهوف على قتلى الطفوف، ص 151.
7- همان، ص 181.
8- همان، ص 142.
9- همان، ص 218.